زربین

زربین نام درختی است شبیه درخت کاج که در منطقه شمال کشور وجود دارد

زربین

زربین نام درختی است شبیه درخت کاج که در منطقه شمال کشور وجود دارد

آیا شیطان وجود دارد؟

آیا شیطان وجود دارد؟
و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به یک چالش ذهنی کشاند.

آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"

استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"

شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"

استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطان است"

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"

استاد پاسخ داد: "البته"

شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "

شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.

مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد." شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"

شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."

در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟"

زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."

و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.
 

نام مرد جوان یا آن شاگرد تیز هوش کسی نبود جز ، آلبرت انیشتن !

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 

مصاحبه با محسن افشانی (پویا) و سیاوش خیرایی (بهرام)

مصاحبه با محسن افشانی (پویا) و سیاوش خیرایی (بهرام)
 

محسن افشانی، همان بچه درسخوان همیشگی !

محسن افشانی کم سن و سال و پرانرژی همان بازیگر نقش پویاست که بقول خودش خوره جدول است و برعکس پویا نظری مجموعه بسیار دقیق و ریزبین است و خود کفا و البته به مانند پویا بااستعداد. اگر بیننده برنامه سلام بهار و اجرای زنده محسن افشانی بوده باشید بر مدعای ما صحه خواهید گذاشت. به طور حتم دیالوگ‌هایی که در برنامه کودک و نوجوان به زبان‌های آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی را اجرا می‌کرد، دیده‌اید. خیلی‌ها او را یک استعداد قلمبه می‌دانند که با این سن می‌توان آینده درخشانی برایش متصور شد، اما خودش می‌گوید تا پنج سال دیگر برای همیشه از این وادی کنار خواهد رفت.

از چه زمانی وارد این عرصه شدی؟
افشانی: چهار سال پیش با تئاتر شروع کردم، علی مختارزاده که دو تا از کارهای مرا دیده بود از برنامه آستانه تماس گرفت و برای بازی در یکی از آیتم‌ها، پس از یک ماه به من پیشنهاد اجرا داد، دیگه از همان جا پله‌پله رفتم جلو تا شدم مجری اول برنامه، پس از آن برنامه (مادوتا) و (سلام بهار) که قرار بود 90 تا برنامه روی آنتن برود که تنها 60 قسمت از آن پخش شد. در جام‌جم هم برنامه زنده (بوم سفید) را اجرا می‌کنم.
چطور برای این کار معرفی شدی؟
افشانی: از دو سال پیش با محمد حمزه‌ای (دستیار کارگردان) آشنایی داشتم (قرار بود در کار دیگری همکاری کنیم اما از آنجا که کنکور داشتم، منتفی شد) فروردین ‌ماه امسال تماس گرفتند برای این کار، البته پیش از این هم یک نقش کوچک در قسمت سوم سریال (کارآگاهان) به کارگردانی آقای لبخنده ایفا کردم.
متولد چه سالی هستی؟
افشانی: یازدهم فروردین
‌ماه سال 68.
پس امسال کنکور شرکت کردی، در چه رشته‌ای؟
افشانی: در رشته مهندسی مکانیک گرایش حرارت سیالات که حتما قبول می‌شوم.
چرا در رشته هنری شرکت نکردی؟
افشانی: همه گفتند که بازیگری را به شکل آکادمیک و دانشگاهی پیگیری کن، اما خودم دوست ندارم. من عاشق مهندسی شیمی و مکانیک هستم.
پیش از شروع کار چه بیوگرافی از پویا ارائه داده بودند؟
افشانی: در روزهای پیش تولید، زمانی که برای تمرین دور هم جمع می‌شدیم آقای حاتمی که به عنوان بازیگردان حضور دارند (و البته بازیگر هم هستند) کمی در مورد نقش برایم توضیح داده بودند، با راهنمایی‌های ایشان و نیز آقایان محمدی و سهیلی‌زاده و همچنین تجربه کمی که از تئاتر داشتم یک شناسنامه برای پویا نظری درست کردم.
به اندازه پویا درسخوان هستی؟
افشانی: تا قبل از اینکه درگیر برنامه زنده شوم خیلی درسخوان بودم، اما بعد از آن کمتر پرداختم به درس ولی همیشه معدلم بالای هجده است.
با چه معدلی دیپلم گرفتی؟
افشانی: با معدل کل 14/18 دیپلم گرفتم.
قصد داری تا کجا بازیگری را دنبال کنی؟
افشانی: حداکثر تا چهار یا پنج سال دیگر.
یعنی آنقدر این حرفه را برای خودت محدود کردی؟
افشانی: نه! محدود نکردم، چون بازیگری جزء اهداف من در زندگی نبوده، همیشه دوست داشتم، مهندس شوم بازیگری از سرگرمی‌های جدی من به حساب می‌آید.
اجرا هم...؟
افشانی: اجرا که همیشه حکم بازی برایم داشته یک نوع شوخی و خاله بازی. شاید به این خاطر که ویژگی‌های یک مجری مثل بیان و شیوه اجرا را هیچوقت نداشته ام. همیشه جلوی دوربین بازی کردم چه در مقام مجری چه بازیگر.
پیش‌تر، کار با این گروه حرفه‌ای را تصور می‌کردی؟
افشانی: مثل خیلی‌ها این سوال برای خودم هم وجود دارد که چرا من انتخاب شدم؟ این انتخاب خیلی برایم عجیب بود، من از هیچ یک از استعدادهایم ناآگاه نبودم و می‌دانستم که می‌توانم خوب باشم، اما مدام فکر می‌کنم که چقدر زود و چقدر خوب در این جایگاه قرار گرفتم.

به هر حال انتخاب یک مجری برای چنین نقشی تا حدی سخت است، من بسیار از این اتفاق خوشحالم و تشکر می‌کنم که چنین فرصتی به من دادند.
چند تا خواهر و برادر داری؟
افشانی: تنها یک خواهر بزرگ‌تر دارم.
خانواده چقدر در این زمینه مشوقت هستند؟
افشانی: من همیشه سپاسگزارشان هستم، در این مدت خیلی اذیت شدند نقش خانواده واقعا قابل ‌انکار نیست. شاید آن روزها که برای تئاتر می‌رفتم کارم را جدی نمی‌گرفتند، ولی از زمانی که اولین تصویر از من پخش شد جدی گرفتند و البته مطمئن.
بهترین بازیگر و بهترین مجری از نظر تو...؟
افشانی: حامد بهداد و رضا رشیدپور.

 

سیاوش خیرابی: دوربین همیشه خانه ما بود !

تشابه بازی او به حامد بهداد خیلی زود او را مورد توجه رسانه‌ها و مخاطبین قرار داد اما حتی اگر به بدبینانه‌ترین شکل ادعا کنیم او تنها از بهداد تقلید می‌کند، بدون اغراق می‌توان از حالا آینده‌ای خوب را برایش متصور شد. وی تجربه طولانی در راستای حضور حرفه‌ای جلوی دوربین ندارد و کارهایش تنها به فیلم (تلخون) و نیز فیلم سینمایی (حس پنهان) محدود می‌شود. هر چند او از سال‌ها پیش و در سنین پایین وارد دنیای هنر شده است. در حس پنهان تنها یک پلان جلوی دوربین مصطفی رزاق کریمی رفت و همان یک صحنه برای این بازیگر جوان کافی بود تا در پرونده کاری‌اش ثبت شود. در زندگی واقعی‌اش تقریبا می‌توان گفت شباهتی با بهرام کیا ندارد، او برعکس بهرام بسیار متین، صبور و کم سر و صداست.
 

متولد چه سالی هستی و از چه سالی بازیگر شدی؟
خیرابی: آذرماه سال 1363 به دنیا آمدم. در خصوص بازیگری هم سال سوم راهنمایی در یک کار ایفای نقش کردم که بعد از آن به خاطر درس و مدرسه، به دنبالش نرفتم تا اینکه در دوره دانشگاه توسط یکی از دوستانم برای یک کار مستند داستانی به آقای رزاق کریمی معرفی شدم اینجا بود که تصمیم گرفتم جدی‌تر به این حرفه بپردازم از این رو رفتم به کانون سینماگران جوان و یک دوره کامل آموزش بازیگری را سپری کردم و دوباره برای کار (حس پنهان) آقای رزاق کریمی انتخاب شدم. بعد از آن در تله فیلم (تلخون) به کارگردانی آقای امینی ایفای نقش کردم.
برای ترانه مادری چگونه انتخاب شدی؟
خیرابی: آقای حمزه‌ای تلخون را دیده بودند برای همین با من برای این کار تماس گرفتند.
اما با ایفای نقش در این سریال این ذهنیت پیش می‌آید که سابقه طولانی در این حرفه داری. به نظر خودت دلیل این موفقیت در چه چیزی است؟
خیرابی: من از بچگی عاشق فیلم بودم، فکر می‌کنم تمام این فیلم دیدن‌ها در ایفای نقش به کمکم می‌آیند، ضمن اینکه به دلیل شغل پدرم با دوربین آشنا بودم چرا که پدرم آتلیه عکاسی و فیلمبرداری دارد. همیشه جدیدترین دوربینی که وارد بازار می‌شد به خانه ما هم می‌آمد، از این رو با دوربین غریبه نبودم، برای همین هیچ هراسی از لنز و دوربین نداشتم. فکر می‌کنم دلیل اصلی راحت بودنم جلوی دوربین همین ویژگی شغل پدرم بوده و هست. در مورد این سریال خاص هم اگر بازی من خوب به نظر آمده به خاطر لطف و زحمات آقای حاتمی به عنوان بازیگردان و آقای سهیلی‌زاده و همچنین آقای حکیمی است که بسیار کمکم می‌کنند.
پیشتر که کارهای این بازیگران مثل دانیال حکیمی، هما روستا، مینا لاکانی و... را می‌دیدی، فکر می‌کردی روزی در کنارشان ایفای نقش کنی؟
خیرابی: به هیچ وجه، چنین احتمالی نمی‌دادم.
کدام یک از کارهای دانیال حکیمی را بیشتر دوست داری؟
خیرابی: من همیشه یکی از طرفداران ایشان بوده ام، هم من و هم خانواده‌ام عاشق صدای آقای حکیمی هستیم، اکثر کارهایشان را دیده‌ام، اما سریال (مسافر) بیشتر در ذهنم باقی مانده بازی در کنار آقای حکیمی و همچنین خانم روستا شانس بزرگی است برای من که هیچگاه فراموشش نمی‌کنم.
سقف آرزوهای سیاوش خیرابی کجاست؟
خیرابی: آرزوهای من هیچ وقت سقف نداشته، هر چه می‌روم بالاتر باز بالاترش را طلب می‌کنم.
خانواده‌ات چطور؟ آنها هیچ کدام وارد این حرفه نشده‌اند؟
خیرابی: دو تا برادر دارم که از من بزرگترند و کار پدر را دنبال می‌کنند.
در این مدت که ترانه مادری روی آنتن می‌رود، در بیرون چهره شناخته شده‌ای هستی؟
خیرابی: کم و بیش. یک بار به رستوران رفته بودم همه مرا شناختند و آمدند برای امضا، همین طور که سرم پایین بود آقایی را دیدم، یک دفعه ناخودآگاه ایستادم شروع کردم به سلام و احوالپرسی، او گفت: (پسرم از تو خوشش میاد، می‌خواد باهات عکس بگیره). من از همون لحظه زبانم بند آمد، بعد که رفت به یاد آوردم که ایشان آقای هاشمی معلم اول دبیرستان من بوده تازه فهمیدم چرا زبانم بند آمده بود، چون همیشه از او می‌ترسیدم.
او فهمیده بود شاگردش بودی؟
خیرابی: نمی‌دانم، وقتی فهمیدم دنبالش رفتم اما چون همه جمع شده بودند برای عکس و امضا، نتواستم پیدایش کنم.
رشته‌ تحصیلی شما؟
خیرابی: فوق‌دیپلم نرم‌افزار کامپیوتر هستم که انشاا... می‌خواهم برای لیسانس بخوانم .
برداشت شخصی تو از سریال ترانه مادری چیست؟
خیرابی: یکی از محورهای اصلی این سریال نشان دادن تربیت نادرست است بی‌توجهی زیاد به بهرام و از آن طرف توجه زیادی به پویا، همان بحث افراط و تفریط.


لوکیشن سریال باغ برره
!
شاید کمتر کسی باور کند خانه مادربزرگ در سریال (ترانه مادری) همان لوکیشن برره است خانه‌ای بزرگ در منطقه سعادت‌آباد که البته مهران مدیری، دو سال پیش در فصل پاییز و زمستان در آن باغ بزرگ، این لوکیشن را مقابل دوربین برد و این بار این خانه بزرگ در فصل بهار و تابستان لوکیشن این مجموعه موفق شده است.

بیوگرافی کوتاه و گفتگو با هنرمندان سریال موفق ترانه مادری

 بیوگرافی کوتاه و گفتگو با هنرمندان سریال موفق ترانه مادری
سریالی که این روزها هر شب به غیر از جمعه ها مخاطبان خودش رو
پای شبکه 3 سیما منتظر میگذاره !
 

هما روستا

متولد 1325، دارای مدرک تحصیلی فوق‌لیسانس از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست و همسر کارگردان معروف تئاتر حمید سمندریان. وی پس از کسب مدرک هنرهای دراماتیک در رشته شیمی به تحصیل پرداخت که به دلیل شرایط زندگی ناتمام ماند. خانم روستا از سال 1349 همکاری خود را با اداره تئاتر فرهنگ و هنر آغاز نمود و در همان سال نیز به تدریس در دانشکده هنرهای دراماتیک پرداخت. (دیوار شیشه‌ای) به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال 1350 اولین تجربه‌اش در زمینه سینما به حساب می‌آید. او در سال 1369 جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره هنری ادبی برای بازی در فیلم (ملک خاتون) از آن خود کرد و همچنین جایزه بهترین بازیگر از جشنواره سیما برای بازی در تله تئاتر (شعبده‌باز) را به خود اختصاص داد.
 


دانیال حکیمی

متولد 1342 در شاهرود، پس از دریافت دیپلم اقتصاد از سال 1360 با اداره فعالیت‌های فرهنگی و هنری تهران شروع به همکاری کرد. سه سال بعد با گذراندن دوره کامل کلاس‌های حمید سمندریان و نیز دوره مدرسه بازیگری رادیو، به عنوان بازیگر در رادیو مشغول به کار شد. اولین ایفای نقش او مربوط می‌شود به نمایش (فیزیکدان‌ها) به کارگردانی سمندریان. پس از آن علاوه بر بازیگری به نوشتن و کارگردانی آثار مختلفی پرداخت. او در سال 1384 موفق به کسب دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد از جشن خانه تئاتر شد. حکیمی به عنوان یک چهره مثبت فیلم‌ها شناخته شده، هر چند، چندی پیش با ایفای نقش در سریال‌هایی نظیر (خانه پدری) و (لبه تاریکی) سعی در شکستن این کلیشه داشت و البته در ورای تمام این تفاسیر او به زیبایی تمام نقش‌های محوله را باورپذیر ارائه می‌کند. وی در سریال ترانه مادری هم یک نقش خاکستری ارائه می‌دهد! مانند همیشه زیبا و بدون نقص. از ویژگی‌های بارز او این است که از گفتگو فراری است.

مینا لاکانی

در سال 1351 به دنیا آمد و فارغ‌التحصیل تئاتر از دانشگاه سوره است. پس از اینکه سیمرغ بلورین جشنواره سیزدهم را کسب کرد مدتی در فعالیت هنری‌اش وقفه افتاد تا دوباره با سریال (آخرین گناه) به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده به صفحه جادویی بازگشت. او در سریال ترانه مادری نقش سمیرا را ایفا می‌کند که رابطه‌اش با دو برادر (بهرام و پویا) ابهامی است که در قسمت‌های آتی مشخص خواهد شد.

فاطمه گودرزی

متولد نوزدهم تیرماه سال 1342 در تهران است. او نیز دیپلم اقتصاد را در سال 61 کسب کرد و پس از آن دوره دو ساله تئاتر را در اداره بازیگری گذراند. همسرش عبدالرضا گنجی (کارگردان تئاتر و سینما) است. فعالیت در سیما را از سال 1367 با مجموعه تلویزیونی گالشهای مادر بزرگ و در سینما از دو سال بعد آغاز کرد. با بازی در فیلم می خواهم زنده بمانم به کارگردانی ایرج قادری ثابت کرد که تا قبل از این توانایی هایش را نادیده گرفته بودند. دیگر فرصت نمایش توانایی هایش را پیدا نکرد تا اینکه در مجموعه تلویزیونی دردسر والدین بار دیگر ثابت کرد که همچنان توانایی هایش نادیده گرفته می شود. ایفای نقش در فیلم (خانه خلوت) به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده در سال 1370 او را کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن و همین طور در سال 1377 کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به خاطر حضور در فیلم (جنگجوی پیروز) کرد تا بالاخره در سال 1374 این سیمرغ را به خاطر (غزال) کسب کرد.