رای اعتماد به چه قیمتی؟
وقتی در سال اول فعالیت دولت نهم ،رییس جمهور مشغول بررسی وزرای پیشنهادی برای وزارت نفت بود و اون سر و صداها راجع به کردان و صادق محصولی و تسلطی برای وزارت نفت پیش اومد و فکر کنم ،تسلطی دومین وزیر پیشنهادی رییس جمهور بود که بعد از حرف و حدیثها در مورد اموالش یا گرین کارت امریکا ،از شرکت در جلسه رای اعتماد مجلس خودداری کرد و از وزارت انصراف داد ،با اون همه شایعه و خبری که در موردش منتشر شده بود ،می گفتم : آدم هیچ وقت نباید خودش رو در معرض قضاوت این آدمها قرار بده که قدرت بد پدر و مادر آدم رو جلو چشمش میاره !
دیروز برای بار دوم دلم برای یک وزیر پیشنهادی تو مجلس سوخت ! تا ظهر وقتی اون همه حرف و حدیث راجع به موارد اخلاقی و غیر اخلاقی و مالی در مورد کردان از ترببون مجلس میشنیدیم ،فکر میکردم یعنی خدایا !روز قیامت هم همینطوریه و قراره جلوی این همه آدم ،رسوای جماعت بشی ؟ ولی جلسه بعد از ظهر و دفاع بروجردی از کردان و بعد صحبتهای رییس جمهور و کشاندن پای رهبری به وضعیت تایید صلاحیت وزیر کشور پیشنهادی ، ورق را به نفع کردان برگرداند . داشتم فکر میکردم اگه جای کردان بودم ،چکار میکردم ؟ همه میگفتند ما اگه جای کردان بودیم ،جلسه بعد از ظهر مجلس رو هم نمی موندیم و میرفتیم پی کارمون ولی ... کردان موند ! کردان با تیک های عصبی زیاد توی صورتش تو جلسه موند و به باقی حرفها گوش داد . رییس جمهور هم با استرسی عمیق که از نحوه تسبیح چرخوندن توی دستش معلوم بود ،نشست و با رضایت از رای اعتماد شکننده به وزیر پیشنهادی کشورش ،صحن مجلس رو ترک کرد ... حالا دارم به این فکر میکنم که این رای شکننده به وزیری که هم شخصیتش جلوی روی همه مردم زیر سوال رفته ،هم مدرک تحصیلی و هم اخلاقیاتش و هم ... بگو کل زندگیش دیگه ! به چه دردی میخوره ؟ و این وزیر چطوری میتونه وزارتخانه مهمی چون کشور رو با این وضعیت اداره کنه ؟