سلام عرض شد
همین اولش بگم نه بحث سیاسی می خوام بکنم، و نه طرفداری و یا تخریب و انتقاد کورکورانه از یک شخص یا جناح، حساب دو دو تاست، توجه بفرمائید:
1- از تیرماه سال گذشته طرح سهمیه بندی بنزین و ارائه کارتهای سوخت آغاز شد. قبل از سهمیه بندی بنزین در ایران روزانه بطور متوسط 70 میلیون لیتر مصرف بنزین داشتیم. بعد از اجرای طرح سهمیه بندی و ارائه بنزین با کارتهای هوشمند(!) سوخت به گفته مسئولین، مصرف روزانه بنزین در کشور حدود بیست میلیون لیتر کاهش یافت و به حدود 50 میلیون لیتر در روز رسید که البته این مقدار مصرف در روزهای مختلف سال و به فراخور مناسبتها و تعطیلات کمتر و یا بیشتر می شد.
اما به مرور با گذشت زمان و کشف راههای جدید برای بدست آوردن بنزین (!) به مرور مصرف روزانه بنزین در کشور افزایش یافت. اگر یادتون باشه در روزهای اول سهمیه بندی در بخشهای متعدد خبری آمار صرفه جویی مصرف بنزین اعلام می شد اما الان چی؟؟
جالبه خدمت دوستان عزیزم عرض کنم در هفته گذشته مصرف بنزین در کشور به 509میلیون و 300 هزار لیتر رسید، یعنی بطور متوسط چیزی حدود 70 میلیون لیتر در روز! (منبع) به عبارت ساده تر مصرف بنزین در کشور این روزها تقریبا برگشته به روزهای قبل از سهمیه بندی!
به عبارت دقیق تر، این همه هزینه و انرژی که صرف تهیه و توزیع کارتهای سوخت شد و مردم با مشکلات بسیاری برای تهیه کارتهای سوخت خود مواجه شده بودند یعنی تقریبا کشک! خب فکر می کنید فقط برای اجرای پروژه کارتهای سوخت چقدر هزینه مستقیما صرف شده؟ طبق گفته مجری پروژه کارتهای سوخت حدود 900 میلیارد ریال! ناصر سجادی مدیر اجرایی پروژه کارت هوشمند سوخت خردادماه اعلام کرد: «روز اول پروژه با 43 میلیارد تومان کلید خورد. بعد به دلیل تغییر و تحولات و اتفاقاتی که رخ داد بالاخره اعتبار پروژه به 5/78 میلیارد تومان رسید این در حالی است که تاکنون 90 میلیارد تومان برای اجرایی شدن این پروژه هزینه شده است.»(منبع)
هزینه ها و دردسرهای دیگر و اینکه ملت چقدر علاف و سرگردان شدند، بماند!
کلام آخر در این بخش اینکه در شکست طرح سهمیه بندی بنزین همین بس که دولت می خواد با اجرای طرح پرداخت نقدی یارانه ها، قیمت بنزین را آزاد کنه!
2- جدیدترین پروژه دولت محترم این روزها طرح تحول اقتصادی و بویژه پرداخت نقدی یارانه هاست. در راستای اجرای این طرح پرسشنامه هایی برای جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوارها از اول مرداد ماه انتشار یافته که در شماره های پیشین روزانه بخصوص در شماره های 976 و 967 روزانه بطور نسبتا مفصلی به این موضوع پرداخته ایم. باز جالبه خدمت شما دوستان عزیزم عرض کنم برآورد اولیه هزینه اجرای این طرح (جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوارها) که توسط مرکز آمار ایران صورت می گیره چیزی در حدود 300 میلیارد ریال می باشد. از طرفی با توجه به اشکلات متعددی که به این طرح وارد شده که دوست و دشمن به آن معترفند، شکست این طرح از همین حالا قابل پیش بینی است.(+ و +)
خب بعد از بیان این دو مقدمه نسبتا طولانی نکته مهم در اینجاست که هر دوی این طرحها که در راستای صرفه جویی و کم کردن بار مالی دولت صورت گرفته و در حال انجام هستند، خود بسیار پر هزینه بوده و متاسفانه چون عقبه کارشناسی مناسبی ندارند با شکست مواجه شده (مانند کارت سوخت) و یا کارشناسان سرانجامی جز شکست برایشان متصور نیستند!
در اینجا روی سخنم با دکتر احمدی نژاد و مسئولین رده بالای دولت است که: تو رو خدا دیگه بسه! با اجرای چنین طرحهای غیرعلمی و کارشناسی نشده، بیش از این آبروی خودتون را نبرید. دولتمردان محترم! با ارائه و تحمیل چنین طرح های به مردم، ارزش کارهای خوبی را هم که در این سه سال انجام داده اید را دارید لگد مال می کنید! اجازه بدید در طول یک سالی که از عمر دولت نهم باقی مانده مردم با گرانی و نیز تحمل گرمای هوا در این بی برقی و بی آبی تابستان عمرشان را سر کنند و بیش از این این مردم بدبخت را اذیت نکنید. (روز جمعه در سفری که به یکی از شهرستانها داشتم دوستم می گفت هر روز در این گرمای نزدیک 40 درجه، حدود 8 ساعت آبشون قطع میشه و حدود شش ساعت برق ندارند! که البته خودم هم اون روز از نزدیک لمس کردم!).
کلام پایانی اینکه جناب آقای دکتر احمدی نژاد و مدیران و مشاورانی که به ایشان خط می دهند: از طلا گشتن (تحول اقتصادی) پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید!
----------------------------
پی نوشت1: در طول عمر سه ساله دولت نهم تا حالا در مورد هیچ یک از اقدامات سیاسی و اجتماعی آن چه در مقام دفاع و چه در نقد آن در روزانه چیزی ننوشته بودم، اما طرح پرداخت نقدی یارانه ها اونقدر بقول بچه ها گفتنی «تابلو» بود که نتونستم جلوی خودم را بگیرم و مجبور شدم واکنش نشان بدم.
پی نوشت2: این نوشته را در حالی دارم می نویسم که برای دومین بار امروز برقمون قطع شده و در تاریکی مطلق و زیر نور LED لپ تاپم دارم تایپ می کنم!
همین اولش بگم نه بحث سیاسی می خوام بکنم، و نه طرفداری و یا تخریب و انتقاد کورکورانه از یک شخص یا جناح، حساب دو دو تاست، توجه بفرمائید:
1- از تیرماه سال گذشته طرح سهمیه بندی بنزین و ارائه کارتهای سوخت آغاز شد. قبل از سهمیه بندی بنزین در ایران روزانه بطور متوسط 70 میلیون لیتر مصرف بنزین داشتیم. بعد از اجرای طرح سهمیه بندی و ارائه بنزین با کارتهای هوشمند(!) سوخت به گفته مسئولین، مصرف روزانه بنزین در کشور حدود بیست میلیون لیتر کاهش یافت و به حدود 50 میلیون لیتر در روز رسید که البته این مقدار مصرف در روزهای مختلف سال و به فراخور مناسبتها و تعطیلات کمتر و یا بیشتر می شد.
اما به مرور با گذشت زمان و کشف راههای جدید برای بدست آوردن بنزین (!) به مرور مصرف روزانه بنزین در کشور افزایش یافت. اگر یادتون باشه در روزهای اول سهمیه بندی در بخشهای متعدد خبری آمار صرفه جویی مصرف بنزین اعلام می شد اما الان چی؟؟
جالبه خدمت دوستان عزیزم عرض کنم در هفته گذشته مصرف بنزین در کشور به 509میلیون و 300 هزار لیتر رسید، یعنی بطور متوسط چیزی حدود 70 میلیون لیتر در روز! (منبع) به عبارت ساده تر مصرف بنزین در کشور این روزها تقریبا برگشته به روزهای قبل از سهمیه بندی!
به عبارت دقیق تر، این همه هزینه و انرژی که صرف تهیه و توزیع کارتهای سوخت شد و مردم با مشکلات بسیاری برای تهیه کارتهای سوخت خود مواجه شده بودند یعنی تقریبا کشک! خب فکر می کنید فقط برای اجرای پروژه کارتهای سوخت چقدر هزینه مستقیما صرف شده؟ طبق گفته مجری پروژه کارتهای سوخت حدود 900 میلیارد ریال! ناصر سجادی مدیر اجرایی پروژه کارت هوشمند سوخت خردادماه اعلام کرد: «روز اول پروژه با 43 میلیارد تومان کلید خورد. بعد به دلیل تغییر و تحولات و اتفاقاتی که رخ داد بالاخره اعتبار پروژه به 5/78 میلیارد تومان رسید این در حالی است که تاکنون 90 میلیارد تومان برای اجرایی شدن این پروژه هزینه شده است.»(منبع)
هزینه ها و دردسرهای دیگر و اینکه ملت چقدر علاف و سرگردان شدند، بماند!
کلام آخر در این بخش اینکه در شکست طرح سهمیه بندی بنزین همین بس که دولت می خواد با اجرای طرح پرداخت نقدی یارانه ها، قیمت بنزین را آزاد کنه!
2- جدیدترین پروژه دولت محترم این روزها طرح تحول اقتصادی و بویژه پرداخت نقدی یارانه هاست. در راستای اجرای این طرح پرسشنامه هایی برای جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوارها از اول مرداد ماه انتشار یافته که در شماره های پیشین روزانه بخصوص در شماره های 976 و 967 روزانه بطور نسبتا مفصلی به این موضوع پرداخته ایم. باز جالبه خدمت شما دوستان عزیزم عرض کنم برآورد اولیه هزینه اجرای این طرح (جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوارها) که توسط مرکز آمار ایران صورت می گیره چیزی در حدود 300 میلیارد ریال می باشد. از طرفی با توجه به اشکلات متعددی که به این طرح وارد شده که دوست و دشمن به آن معترفند، شکست این طرح از همین حالا قابل پیش بینی است.(+ و +)
خب بعد از بیان این دو مقدمه نسبتا طولانی نکته مهم در اینجاست که هر دوی این طرحها که در راستای صرفه جویی و کم کردن بار مالی دولت صورت گرفته و در حال انجام هستند، خود بسیار پر هزینه بوده و متاسفانه چون عقبه کارشناسی مناسبی ندارند با شکست مواجه شده (مانند کارت سوخت) و یا کارشناسان سرانجامی جز شکست برایشان متصور نیستند!
در اینجا روی سخنم با دکتر احمدی نژاد و مسئولین رده بالای دولت است که: تو رو خدا دیگه بسه! با اجرای چنین طرحهای غیرعلمی و کارشناسی نشده، بیش از این آبروی خودتون را نبرید. دولتمردان محترم! با ارائه و تحمیل چنین طرح های به مردم، ارزش کارهای خوبی را هم که در این سه سال انجام داده اید را دارید لگد مال می کنید! اجازه بدید در طول یک سالی که از عمر دولت نهم باقی مانده مردم با گرانی و نیز تحمل گرمای هوا در این بی برقی و بی آبی تابستان عمرشان را سر کنند و بیش از این این مردم بدبخت را اذیت نکنید. (روز جمعه در سفری که به یکی از شهرستانها داشتم دوستم می گفت هر روز در این گرمای نزدیک 40 درجه، حدود 8 ساعت آبشون قطع میشه و حدود شش ساعت برق ندارند! که البته خودم هم اون روز از نزدیک لمس کردم!).
کلام پایانی اینکه جناب آقای دکتر احمدی نژاد و مدیران و مشاورانی که به ایشان خط می دهند: از طلا گشتن (تحول اقتصادی) پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید!
----------------------------
پی نوشت1: در طول عمر سه ساله دولت نهم تا حالا در مورد هیچ یک از اقدامات سیاسی و اجتماعی آن چه در مقام دفاع و چه در نقد آن در روزانه چیزی ننوشته بودم، اما طرح پرداخت نقدی یارانه ها اونقدر بقول بچه ها گفتنی «تابلو» بود که نتونستم جلوی خودم را بگیرم و مجبور شدم واکنش نشان بدم.
پی نوشت2: این نوشته را در حالی دارم می نویسم که برای دومین بار امروز برقمون قطع شده و در تاریکی مطلق و زیر نور LED لپ تاپم دارم تایپ می کنم!
باقی بقایتان